شهر شعر

متن آهنگ پژمان کامرانی یه عالم حرف - شهر شعر

پژمان کامرانی یه عالم حرف

متن آهنگ پژمان کامرانی یه عالم حرف

متن آهنگ پژمان کامرانی یه عالم حرف

 

طفلی دل من که بعد تو دیگه به هوش نیست

همه رو پس زده و دیگه عشقی توش نیست

منم و در و دیوار و نخ سیگار فکر تو

توام که رفتی و دیگه هیچ حسی توش نیست

منم و روزگار تلخمو و یه عالم حرف

منی که دیگه بی تو خواب شب رو دادم رفت

به لطف این همه جمع قرص های رنگی

همه روزای خوبی رو که ساختی یادم رفت

به جز یه چندتا عکس کافه و خیابوناش

دوستای مشترک شهرمون و باروناش

به یادشون بیار بازی های بچگی

شیطونیاش از تو و منم سمت قانوناش

آره اون پیرمرد ته کافه حق داشت

که میگفت بیخیال روزگار و درداش

کجای قصه ای قصه گو خود تویی

آدم آهنی ببین زندگیمون فرق داشت

♫♫♫

متن آهنگ یه عالم حرف پژمان کامرانی

♫♫♫

میریم یه جایی که ازم نمونه ردپا

ما که هنوز زنده ایم خوش به حال مرده ها

میام میرم از تو خواب بچه ها

آدم آهنی سلام آدم آهنی کجا

آدمای شهر من زنده اند ولی به زور

عادت های مختلف قلبا خسته چشما کور

دور میشم از هر چی خاطراتمونه

میرم که تا چیزی یاد من نمونه

به جز یه چندتا عکس کافه و خیابوناش

دوستای مشترک شهرمون و باروناش

به یادشون بیار بازی های بچگی

شیطونیاش از تو و منم سمت قانوناش

آره اون پیرمرد ته کافه حق داشت

که میگفت بیخیال روزگار و درداش

کجای قصه ای قصه گو خود تویی

آدم آهنی ببین زندگیمون فرق داشت

 

دانلود آهنگ پژمان کامرانی یه عالم حرف

اشتراک در شبکه اجتماعی

ارسال دیدگاه جدید

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.