شهر شعر

متن آهنگ سالار عقیلی حال محال - شهر شعر

سالار عقیلی حال محال

متن آهنگ سالار عقیلی حال محال

متن آهنگ سالار عقیلی حال محال

شعر: افشین یدالهی

 

در خودم گم شده بودم تو صدایم کردی

عاشقم کردی و کشتی و رهایم کردی

عشق پیش از تو فقط دلهره ای زیبا بود

حس بیداری اگر بود ولی رویا بود

در هوای تو نفس تنگ شود باکی نیست

آسمان گرچه زمین گیر شود خاکی نیست

زهر در جام بریزی به عطش مینوشم

جامه ای را که به آتش بکشی میپوشم

♫♫♫

متن آهنگ حال محال سالار عقیلی

♫♫♫

آنکه در راه تو رفته است کجا برگشته

عاشقی کرده اگر با تو چرا برگشته

چشم تو باده ترین جام حلالی است که هست

در مقامی که همان حال محالی است که هست

پر من سوخت کنار تو و پرواز شدم

عجز بودن تو مرا کشتی و اعجاز شدم

گفتنی نیست فنایی که سر آغاز بقاست

دیدنی هست بقایی که سرانجام فناست

 

اشتراک در شبکه اجتماعی

ارسال دیدگاه جدید

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.