شهر شعر

متن آهنگ رضا بهرام دیوانه - شهر شعر

رضا بهرام دیوانه

متن آهنگ رضا بهرام دیوانه

متن آهنگ رضا بهرام دیوانه

شعر: حامد دهقانی

 

در نگاهت لیلی خود پیدا نکردم

با خجالت از چشم تو گلایه کردم

از خود چه بیخود میکند

نگاه تو هی میبرد صبر مرا

مجنونتم ای همنشین

لیلی من یک دم ببین حال مرا

از دریا نترسانم که من در قلب تو جان میدهم

دریا بشی زیبای من غرق نگاهت میشوم

مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست

من که به تو رو میزنم تنها به شوق دیدن تو

دیوانه مرا به دست کی سپردی

دیوانه رفتی مرا با خود نبردی

دیوانه مرا به دست کی سپردی

دیوانه رفتی مرا با خود نبردی

♫♫♫

متن آهنگ دیوانه رضا بهرام

♫♫♫

این عشق شد زندان من

این درد شد درمان من

رویای تو پایان ندارد

قلبم بلند پرواز شد

از چشم تو آغاز شد

ترسی از این طوفان ندارد

از دریا نترسانم که من در قلب تو جان میدهم

دریا بشی زیبای من غرق نگاهت میشوم

مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست

من که به تو رو میزنم تنها به شوق دیدن تو

دیوانه مرا به دست کی سپردی

دیوانه رفتی مرا با خود نبردی

دیوانه مرا به دست کی سپردی

دیوانه رفتی مرا با خود نبردی

 

اشتراک در شبکه اجتماعی

ارسال دیدگاه جدید

۱ نظر ارسال شده
  1. مهربد گفت:

    عالییییی

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.