شهر شعر

متن آهنگ مجتبی جانان درمانگر - شهر شعر

مجتبی جانان درمانگر

متن آهنگ مجتبی جانان درمانگر

متن آهنگ مجتبی جانان درمانگر

شعر: مصطفی پاریزی

 

شدم درمانگر درد نگاری

که دردش را به من هرگز نمیگفت

بوسه گرفتم از سکوت تلخش اما

حال دلش را با طبیبه دیگری گفت

حال دلش را با طبیبه دیگری گفت

ای خدا دیوونشم

روز و شب در خونه شم

بگو ما رو پشته در نذاره

ای خدا بیمارشم

اونی که گرفتارشم

داره میکشه منو خبر نداره

♫♫♫

متن آهنگ درمانگر مجتبی جانان

♫♫♫

بغض نشسته در گلو

حال منو به او بگو

بگو که با دلم چه کرده

شاید این دلبر بیخیال من

خنده کند به حال من

خنده ی او دوای درده

ای خدا دیوونشم

روز و شب در خونه شم

بگو ما رو پشته در نذاره

ای خدا بیمارشم

اونی که گرفتارشم

داره میکشه منو خبر نداره

 

اشتراک در شبکه اجتماعی

ارسال دیدگاه جدید

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.